جشن 5 ماهگی
عزیزکم این ماه هم برات کیک درست کردم و خواستم برات جشن بگیرم اما امان از دستت بابا این ماه اصلا با من همکاری نکرد و نتونستم اون کیکی که میخوام رو برات درست کنم منم باهاش قهل کردم و خواستم تنهایی برات جشن بگیرم که ییهویی مامانی جون و بابا اصغرت اومدن خونمون هههههههههههههههه
به گمونم بابا نفرینم کرد که نخواستم تو جشنت شرکتش بدم هههههههه
وقتی هم که مهمونها رفتم تو خوابیدی و ...........
اما من که از رو نرفتم تو خواب ازت عکس گرفتم اینم عکس کیکت و تو کوشولویه 5 ماه خوشجلممممممممم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی