چشم بلبلی چشم بلبلی ، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

نی نی ناز مامان وبابا

بلاخره شنیدیم هورااااااااااااااااا

امروز 2 شنبه 4 مهر 1390 امروز رفتیم بیمارستان پارس برای تست غربالگری  بابا محسن هم اومد تو اتاق و فیلم هم گرفت و ما باهم دیگه برای اولین بار صدای قلبتو شنیدیم وای که چه قدر تند تند میزد مامانی قلبت  تازه دستو پای کوچیکتم دیدیم امروز جزو روزای فراموش شدنی زندگی من و باباست قربونت برم چشم بلبلی من ...
11 مهر 1390

اولین خرید

امروز 4 شنبه 30 شهریور 1390 مامان فاطی گفته بود برین برا بچم مینی واش بخرین من و بابا محسنتم رفتیم خیابون بهار و خریدیم و بابا هم برات یه مار خرید که بعدا به کریرت وصلش کنه و تو باهاش بازی کنی خود بابا هم خیلی اون مار رو دوست داره گل نازم وای که چه قدر منتظریم ببینیم تو دخمل ناز مایی یا پسمل گل ما میخواییم زود بریم برات خرید کنیم ...
11 مهر 1390

10 هفته و 6 روز

امروز 1 شنبه 13 شهریور 1390 برای دومین بار رفتیم دکتر من خیلی نگرانم نمیدونم چرا همش میترسیدم برات اتفاقی افتاده باشه  بابا هم بهم گفت که امروز دیگه باید حتما صدای قلبشو بشنویم اصلا دکتر نمیخواست سونو کرافی کنه اما وقتی تشویش منو دید سونو کرد و................ بازم صدای قلبتو نذاشت اما قلب کوچیکتو نشونم داد و منم دیدم که تند تند میزد گل ناز  من راستی عکسشم میزارم حالا  بابا محسنت ناراحت شد که بازم نتونست تپش قلبتو بشنوه خب حقم داره   ...
11 مهر 1390

نی نی ناز مامان

میدونی مامان جون یکمی داری اذیتم میکنی همش بی حالم اصلا حوصله کار کردن ندارم تازه خیلی هم شکمویی فدات شم من ا ساعت یه بار در حال خوردنم دفعه پیش که دکتر رفتم 4 کیلو چاق شده بودم من 47 کیلویی شدم 52 وای خیلی وحشتناکه حالا دارم سعی میکنم یکم تحرک داشته باشم و از تنبلی دربیام دوست دارم مامان جونم ...
11 مهر 1390

7 هفته و 3 روز

امروز 5 شنبه 20 مرداد 1390          امروز با بابا محسن برا اولین بار رفتیم دکتر  کلی هم دلمونو صابون زدیم که صدای قلبتو  میشنویم   اما دکتر نزاشت و فقط گفت تپش منظم و طبیعی داره اخه میدونی گلم قلبت خیلی کوشولو بود و صداش ضعیف بود الهی من قربون اون قلبت برم اما ما کلی خوشحال شدیم       ...
11 مهر 1390

خوشحالی بابا

امروز 5 شنبه 13 مرداد1390 مامانی جون که رفت من یه معما دادم به بابا 3=1+1 اما بابا نفهمید بعد تو یه نامه نوشتم که بابا شده و وقتی نامه رو خوند فهمید.....................    کلی ذوق کرد که فهمید 3 نفر شدیم     میدونی بابا محسن چه قدر مراقبمونه خیلی دوست داره گل نازم                                   ...
11 مهر 1390

خوش اومدی گل نازم

امروز 4 شنبه 12 مرداد 1390 وای که چه روزی بود امروز وقتی فهمیدم خدا یه نینی ناز بهم دادهاصلا نمیدونستم باید چی کار کنم اما به باباتم نتونستم بگم گل نازم  اخه مامانی جونت خونمون بود و منم دوست داشتم با اومدنت بابا رو خیلی غافلگیر کنم هنوز به بابا نگفتم و هنوزم خودم باور نمیشه   ...
11 مهر 1390

پایان انتظار

امروز 4 شنبه 12 مرداد 1390 همچون هوایی که تنفس میکنیم عشق خدا هم در اطراف ما در حال گردش است به نزدیکی هر تپش قلب به روشنی هر مناجات و او در کنار ماست هر لحظه که بخوانیمش!                                             ...
11 مهر 1390

انتظار شیرین

امروز یک شنبه 21 خرداد 1390 سلام مامانی امروز از وقتی بیدار شدم کمی کسل بودم بعد هم که رفتم تو نی نی سایت کسل تر شدم اخه امروز 2 نفر دیگه مامان شدن نه اینکه حسودی کرده باشم اما دلم بیشتر هواتو کرد زیاد منتطرم نذار راستی می خواستم بهت بگم من و بابا که تایلند رفته بودیم برا تو هم خرید کرده بودیم یادگاری برات نگهشون میدارم                                                               ...
11 مهر 1390